الانحدوده 5 یا 6 ماه عه ک من با ی پسر دوست شدم اولش گفت اگ باهام دوست نشی خودم ر میکشم و از این حرف ها با این ک می دونستم این کارو نمی کنه چون خوم ازش خوشم می اوند قبول کردم باهم باشیم ی هفته بعد وقتی داشت با من خیلی عادی حرف میزد و هیچ مشکلی نبود ی دفعه ای گف من می خوام تنها باشم بای برا همیشه اما باز اشتی کردیم این اتفاق خیلی تکرار شده ک میگ می خواد تنها باشه ب نظره من پسره افسرده ای هس چون ی بار ب من گف ک تویه قبرستونه اون موقع نصف شب بود و اون روی ی قبر خوابیده بود برای خودش اگهی ترحیم درس می کنه ....من می خوام سعی کنم بهش کمک کنم باهام درد و دل کنه تا سبک تر شه اما هر کاری نی کنم نمی شه با چیزای کوچیک ناراحت میشه می خوام براش ی کاری کنم اما نمی دونم چی کار باید انجام بدم